معنی (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج, معنی (نظپ) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از پ تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج, معنی (j',) اx kpg kpwmcd fkpg ydc kpwmcd اkbj، اx , تj;jا bc اmcbj، ktc، cاi ocm[, معنی اصطلاح (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج, معادل (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج, (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج چی میشه؟, (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج یعنی چی؟, (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج synonym, (نظ.) از محل محصوری بمحل غیر محصوری امدن، از , تنگنا در اوردن، مفر، راه خروج definition,